رفتن کار سختی‌ست!

آمده بودم تو را ببینم، بروم


نمی دانستم


رفتن


کار سختیست


حالا دست های کوچکت در ذهنم 


نمی گذارند بخوابم


و رخت‌خوابم


بوی فاخته‌های مهاجر گرفته است


...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.