به جای فکر کردن به این کلمات
چمدانت را ببند
به خانهام بیا
دست هایم را به دکمه هایت معرفی کن
و به کبوترهایت اجازه آزادی بده
یا به دکانی برو
و رژی سرخ با طعم بهارنارنج پیدا کن
در نزدیکی لبهایت گم کن مرا
و بگذار درخت درخت جستجویت کنم
یا کفش هایت را در بیاور
و با پای برهنه ، دویدن میان این کلمات را آغاز کن
به جای پیراهن ، بنویس دست
جای رژ، لب
و به جای فاصله ، اکسیژن تنفس کن
به جای فکر کردن به این کلمات
پیچ و تاب بده خودت را میان دستهایم
و در آغوش بکش مرا ...