هوا که بهتر شود...

هوا که بهتر شود!

کلماتی را که در مشتم پنهان کرده‌ام 

بر سینه ات می‌پاشم

نفست که به شمارش افتاد

چند تایی بر لبت !

چند تایی بر گردنت !

  باقی مانده کلمات را در دستانت  می‌گذارم

 و منتظر ابری می‌نشینم

که به دنبال چتری برای باز شدن است

پنجره‌ای برای خندیدن !

هوا که بهتر شود!

ایستگاه‌های قطار را بیشتر دوست خواهم داشت

و به هر عابر، لبخندی از خواب دیشبت صادر خواهم کرد

اصلا بگذار به احترامشان کلاهم را بردارم

حالا که قرار است هوا بهتر شود

تو بیایی !

و کلماتی بین ما رد و بدل شود که سال‌هاست خواب بوده‌اند

کلماتی که تو را به چای خوردن

میان دو نگاه دعوت می کنند و می ‌گویند :


هوا بهتر است با عاشقانه ای به نام تو !