همیشه از جایی شروع می‌شوی

 

همیشه از جایی شروع می‌شوی


مثلا می‌خندی، با پیراهنی پر از شکوفه‌های لبانت کنارم می‌نشینی!


زبانت را زیر زبانم می‌گذاری!


و مرا به رفتن 


به ماندن 


به چیدن گل‌های پیراهنت وا میداری!


همیشه از جایی شروع می‌شوی


مثلا چشمانم را می گیری، تا یاخته‌هایت را بغل کنم 


نفس نفس بزنم! 


و بگویم 


سوسن؟ 


صنوبر؟


یاس؟


و تو بر گردنم گل بکاری !


همیشه از جایی شروع می شوی که دوستت دارم 

...

....

 


نظرات 1 + ارسال نظر
ع . الف 31 اردیبهشت 1394 ساعت 10:51 ق.ظ

من شاعر نیستم که بتوانم کارشناسانه و فنی شعری را نقد کنم . اما همینقدر می دانم که ارزش شعر به فایده ی آن است ..

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.